اناجیل واعمال رسولان رسالات پولس رسول رساله عبرانیان رساله یعقوب رسالات پطرس رسول رسالات یوحنا رسول رساله یهودا کتاب مکاشفه
انجیل متی رومیان افسسسیان دوم تسالونیکیان عبرانیان یعقوب اول پطرس اول یوحنا یهودا مکاشفه
انجیل مرقس اول قرنتیان فیلیپیان اول تیموتاوس دوم پطرس دوم یوحنا
انجیل لوقا دوم قرنتیان کولسیان دوم تیموتاوس سوم یوحنا
انجیل یوحنا غلاطیان اول تسالونیکیان تیطس
اعمال رسولان فلیمون
فهرست کلام خدا: عهد جدید X   پنجره را ببندید




انجیل متی (فصل ۲۱)


1 و چون نزدیک به اورشلیم رسیده، وارد بیت فاجی نزد کوه زیتون شدند. آنگاه عیسی دو نفر از شاگردان خود را فرستاده، 2 بدیشان گفت، در این قریهای که پیش روی شما است بروید و در حال، الاغی با کرهّاش بسته خواهید یافت. آنها را باز کرده، نزد من آورید. 3 و هرگاه کسی به شما سخنی گوید، بگویید خداوند بدینها احتیاج دارد که فی‌الفور آنها را خواهد فرستاد. 4 و این همه واقع شد تا سخنی که نبی گفته است تمام شود 5 که دختر صَهیون را گویید، اینک، پادشاه تو نزد تو می‌آید با فروتنی و سواره بر حمار و بر کرّهٔ الاغ. 6 پس شاگردان رفته، آنچه عیسی بدیشان امر فرمود، به عمل آوردند 7 و الاغ را با کرّه آورده، رخت خود را بر آنها انداختند و او بر آنها سوار شد. 8 و گروهی بسیار، رختهای خود را در راه گسترانیدند و جمعی از درختان شاخه‌ها بریده، در راه می‌گستردند. 9 و جمعی از پیش و پس او رفته، فریادکنان می‌گفتند،هوشیعانا پسر داودا، مبارک باد کسی که به اسم خداوند می‌آید! هوشیعانا در اعلیٰ علیّین! 10 و چون وارد اورشلیم شد، تمام شهر به آشوب آمده، می‌گفتند، این کیست؟ 11 آن گروه گفتند، این است عیسی نبی از ناصرهٔ جلیل. 12 پس عیسی داخل هیکل خدا گشته، جمیع کسانی را که در هیکل خرید و فروش می‌کردند، بیرون نمود و تختهای صرّافان و کرسیهای کبوترفروشان را واژگون ساخت. 13 و ایشان را گفت، مکتوب است که خانهٔ من خانهٔ دعا نامیده می‌شود. لیکن شما مغاره دزدانش ساخته‌اید. 14 و کوران و شلان در هیکل، نزد او آمدند و ایشان را شفا بخشید. 15 امّا رؤسای کهنه و کاتبان چون عجایبی که از او صادر می‌گشت و کودکان را که در هیکل فریاد برآورده، هوشیعانا پسر داودا می‌گفتند دیدند، غضبناک گشته، 16 به وی گفتند، نمی‌شنوی آنچه اینها می‌گویند؟ عیسی بدیشان گفت،بلی مگر نخوانده‌اید این که از دهان کودکان و شیرخوارگان حمد را مهیّا ساختی؟ 17 پس ایشان را واگذارده، از شهر بسوی بیتعَنْیَا رفته، در آنجا شب را بسر برد. 18 بامدادان چون به شهر مراجعت می‌کرد، گرسنه شد. 19 و در کناره راه یک درخت انجیردیده، نزد آن آمد و جز برگ بر آن هیچ نیافت. پس آن را گفت، از این به بعد میوه تا به ابد بر تو نشود! که در ساعت درخت انجیر خشکید! 20 چون شاگردانش این را دیدند، متعجّب شده، گفتند، چه بسیار زود درخت انجیر خشک شده است! 21 عیسی در جواب ایشان گفت، هرآینه به شما می‌گویم اگر ایمان می‌داشتید و شک نمی‌نمودید، نه همین را که به درخت انجیر شد می‌کردید، بلکه هر گاه بدین کوه می‌گفتید، منتقل شده به دریا افکنده شو چنین می‌شد. 22 و هر آنچه با ایمان به دعا طلب کنید، خواهید یافت. 23 و چون به هیکل درآمده، تعلیم می‌داد، رؤسای کهنه و مشایخ قوم نزد او آمده، گفتند، به چه قدرت این اعمال را می‌نمایی و کیست که این قدرت را به تو داده است؟ 24 عیسی در جواب ایشان گفت، من نیز از شما سخنی می‌پرسم. اگر آن را به من گویید، من هم به شما گویم که این اعمال را به چه قدرت می‌نمایم، 25 تعمید یحیی از کجا بود؟ از آسمان یا از انسان؟ ایشان با خود تفکّر کرده، گفتند که اگر گوییم از آسمان بود، هرآینه گوید پس چرا به وی ایمان نیاوردید. 26 و اگر گوییم از انسان بود، از مردم می‌ترسیم زیرا همه یحیی را نبی می‌دانند. 27 پس در جواب عیسی گفتند، نمی‌دانیم. بدیشان گفت، من هم شما را نمی‌گویم که به چه قدرت این کارها را می‌کنم. 28 لیکن چه گمان دارید؟ شخصی را دو پسر بود. نزد نخستین آمده، گفت، ای فرزند امروز به تاکستان من رفته، به کار مشغول شو. 29 در جواب گفت، نخواهم رفت. امّا بعد پشیمان گشته، برفت. 30 و به دوّمین نیز همچنین گفت. او در جواب گفت، ای آقا من می‌روم. ولی نرفت. 31 کدام یک از این دو خواهش پدر را بجا آورد؟ گفتند، اوّلی. عیسی بدیشان گفت، هرآینه به شما می‌گویم که باجگیران و فاحشه‌ها قبل از شما داخل ملکوت خدا می‌گردند، 32 زانرو که یحیی از راه عدالت نزد شما آمد و بدو ایمان نیاوردید، امّا باجگیران و فاحشه‌ها بدو ایمان آوردند و شما چون دیدید، آخر هم پشیمان نشدید تا بدو ایمان آورید. 33 و مَثَلی دیگر بشنوید، صاحب خانه‌ای بود که تاکستانی غَرْس نموده، خطیرهای گردش کشید و چَرْخُشتی در آن کند و برجی بنا نمود. پس آن را به دهقانان سپرده، عازم سفر شد. 34 و چون موسم میوه نزدیک شد، غلامان خود را نزد دهقانان فرستاد تا میوه‌های او را بردارند. 35 امّا دهقانان غلامانش را گرفته، بعضی را زدند و بعضی را کُشتند و بعضی را سنگسار نمودند. 36 باز غلامان دیگر، بیشتر از اوّلین فرستاده، بدیشان نیز به همانطور سلوک نمودند. 37 بالاخره پسر خود را نزد ایشان فرستاده، گفت، پسر مراحرمت خواهند داشت. 38 امّا دهقانان چون پسر را دیدند با خود گفتند، این وارث است. بیایید او را بکشیم و میراثش را ببریم. 39 آنگاه او را گرفته، بیرون تاکستان افکنده، کشتند. 40 پس چون مالک تاکستان آید، به آن دهقانان چه خواهد کرد؟ 41 گفتند، البتّه آن بدکاران را به سختی هلاک خواهد کرد و باغ را به باغبانان دیگر خواهد سپرد که میوه‌هایش را در موسم بدو دهند. 42 عیسی بدیشان گفت، مگر در کتب هرگز نخوانده‌اید این که سنگی را که معمارانش ردّ نمودند، همان سر زاویه شده است. این از جانب خداوند آمد و در نظر ما عجیب است. 43 از این جهت شما را می‌گویم که ملکوت خدا از شما گرفته شده، به امّتی که میوهاش را بیاورند، عطا خواهد شد. 44 و هر که بر آن سنگ افتد، منکسر شود و اگر آن بر کسی افتد، نرمش سازد. 45 و چون رؤسای کَهَنه و فریسیان مثلهایش را شنیدند، دریافتند که دربارهٔ ایشان می‌گوید. 46 و چون خواستند او را گرفتار کنند، از مردم ترسیدند زیرا که او را نبی می‌دانستند.




تفسیر فشرده آیات



1 بیت فاجی دهکده ای کوچک و نزدیک بیت عنیا، واقع در جنوب شرقی کوه زیتون بود. 2 مسیح، بدون هماهنگی قبلی، دقیقا از مکان الاغها و عکس العمل صاحب آنها اطلاع داشت. 3 طبق(مرقس۵:۱۱و۶)این دقیقا چیزی بود که اتفاق افتاد. 4و5 نقل قول از (زکریا۹:۹؛ همچنین بخشی از اشعیا ۱۱:۶۲) انجام دقیق این پیشگویی در مقابل چشمان هزاران یهودی که برای انجام مراسم بسیار مهم عید فصح به اورشلیم آمده بودند طبعا می¬بایست یک هیجان و شوری در میان زائران ایجاد می¬کرد و این دقیقا چیزی بود که اتفاق افتاد. توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از این زائران از نقاط مختلف و مخصوصا جلیل به سوی اورشلیم روانه بودند. این زائران معجزات عظیمی را که مسیح در جلیل انجام داده بود دیده یا در مورد آنها شنیده بودند و این بر هیجان آن جمع می¬افزود. هیجان و ذوق و شوق مردم، فقط برخاسته از احساسات زود گذر آنها و نه از ایمان و توکلشان به مسیح بود و در نتیجه به زودی فروکش کرد؛ به طوری که بعد از چند روز بسیاری از همان جمعیت در میدان شهر اورشلیم به ترغیب روسای کهنه و مشایخ در جواب به سوال پیلاطس حاکم رومی که از آنها پرسید «با عیسی مشهور به مسیح چه کنم»، فریاد زدند، «مصلوبش کن، خون او بر ما و فرزندان ما باد»(متی۲۲:۲۷-۲۶). 7" name="n7">7 طبق (یوحنا۱۴:۱۲) مسیح بر کره الاغ سوار شد. علت اینکه الاغ را نیز به همراه کرّه آوردند احتمالا برای جلوگیری از سرکشی کرّه بود و همچنین به احتمال قوی، مسیح بخشی از راه را سوار بر کرّه و بخشی دیگر را سوار بر الاغ در راه اورشلیم سپری نمود. مسیح برحلاف پادشاهان که سوار بر اسب سفید با تکبر و جبروت و جلال وارد یک شهر می¬شوند سوار بر کره الاغی با فروتنی به سوی اورشلیم می¬رفت تا مصلوب گردد و جان خود را برای نجات بسیاری فدا سازد. در بازگشت ثانویه، مسیح خداوند با جلال و شکوه عظیم آسمانی اش از آسمان به زمین خواهد آمد و دشمنانش را نابود ساخته و پادشاهی هزار ساله خود را در شهر اورشلیم استوار خواهد نمود(مکاشفه۱۱:۱۹-۲۲). 8 گسترانیدن لباسها و شاخه درختان در راه، سنتی قدیمی نزد یهودیان بود که به منظور ابراز احترام و خوش آمدگویی به فرمانروایان و مقامات عالی رتبه انجام می¬شد( دوم پادشاهان۱۳:۹). 9 «هوشیانا» به عبری به معنی «ای خداوند نجات بده» است. عبارت «هوشیانا پسر داودا، مبارک باد کسی که به اسم خداوند می¬آید» و «هوشیانا در اعلی علیین» نقل قولی است از (مزمور۲۶:۱۱۸). دراین واقعه تاریخی، احساسات و هیجانات مردم دراوج خود بود، آنها با اعلام این عبارت از عهد عتیق تصدیق می¬کردند که عیسی همان مسیح موعود یهودیان است ولی همچنان که در توضیح آیه ۵ نیز به آن اشاره شد این احساسات گذرا و موقتی بود و با ورزیدن باد مخالف از سوی کاهنان و فریسیان و رهبران قوم، فروکش نمود. از سویی دیگر آنها به مسیحی ایمان داشتند که آنها را از قدرت روم آزاد ساخته و استقلال سیاسی همراه با برکات الهی و سعادتمندی برای آنان به ارمغان آورد و نه به مسیحی که برای کفاره گناه مصلوب شود. 10و11 طبق(لوقا۴۱:۱۹) مسیح چون نزدیک به اورشلیم رسید بر آن گریان گشته گفت «اگر تو نیز می¬دانستی هم در این زمان خود، آنچه برای سلامتی تو می¬شد، لاکن الحال از چشمان تو پنهان گشته است». شاید مسیح نبوّت مهم دانیال نبی را در فکر خود داشت که با ورودش به اورشلیم به انجام رسید. مطابق پیشگویی دانیال نبی (دانیال۲۵:۹و۲۶)، مسیح می بایست ۴۸۳ سال بعداز فرمان کورش پادشاه در روز یکشنبه ده نیسان (تقویم یهودی) مطابق( ششم آوریل سال ۳۰ ب.م.) برای کفاره گناه و مصلوب شدن وارد اورشلیم می شد. فرمان کورش برای آزادی یهودیان از مناطق بابل که تحت امپراتوری مادها و فارسها قرار داشت صادر شده بود. توجه کنید ۴۸۳ سال همان (هفت هفته و ۶۲ هفته جمعا ۶۹ هفته) پیشگویی دانیال نبی است که هر هفته اشاره به 7 سال دارد. این واقعه حدودا پانصد سال قبل از مسیح توسط دانیال نبی پیشگویی شده بود. 12 هر چند از انجیل متی این گونه برداشت می¬شود که مسیح بلافاصله به هیکل(معبد) خدا می¬رود ولی این واقعه روز بعد اتفاق می¬افتد(مرقس۱۱:۱۱-۱۶). این دومین بار بود که مسیح به پاکسازی معبد می¬پردازد. بار اول (حدود سه سال قبل از این رویداد) در بدو خدمتش بود(یوحنا۱۴:۲-۱۶). توجه کنید که معبد خدا به مرکز خرید و فروش و تجارت عده¬ای سودجو تبدیل شده بود که تحت کنترل کاهن اعظم و دیگر روسای مذهبی قوم یهود بود. در واقع این سیستم مانند یک دسته مافیا بود که مبالغی هنگفت از مردمی که برای پرستش به معبد خدا می¬آمدند دریافت می¬کردند. طبق سنن یهود، پرستندگان معمولا کبوتر یا گوسفندی( بز) قربانی می¬کردند. کاهنان مردم را مجبور می¬کردند که این حیوانات را از فروشندگان مستقر در محوطه معبد بخرند با این بهانه که حیوانات خریداری شده از از جاهای دیگر برای قربانی مناسب نیستند یا عیب شرعی دارند و بدین ترتیب تجارت سود آوری برای خود راه اندازی کرده بودند. همچنین هر خرید و فروشی در معبد از طریق سکه های مختص معبد خدا انجام می شد و توسط صرافان معبد در اختیار مردم قرار می¬گرفت. به ادعای کاهنان این سکه ها مانند سکه های رایج رومی مکروه نبودند. در تبدیل سکه ها نیز صرافان هزینه های اضافی بر مردم تحمیل می¬کردند. بدین ترتیب محوطه بیرونی معبد خدا مرکز خرید و فروش و تجارت عده ا ی اوباش تحت سرپرستی کاهن اعظم و صدوقیان شده بود. 13 مسیح از دو آیه مختلف عهد عتیق نقل قول می¬کند(اشعیا۷:۵۶ ؛ ارمیا ۱۱:۷). 14 عیسی با شفای بسیاری در معبد، قدرت و اقتدار خود را به عنوان مسیح موعود و پادشاه سرمدی به نمایش گذاشت. معجزات مسیح حقانیت گفته های او را اثبات می¬کردند. 15 پیروی مو به مو از سنن و مراسم مذهبی، که بسیاری از آنها نشات گرفته از تفکر انسانی و یا از تفسیر غلط شریعت خدا (تورات) بودند، نتوانسته بود قلب پر از حسادت و کینه کاهنان ، کاتبان و رهبران مذهبی یهود را تغییر دهد. آنها از معجزات عظیم مسیح و اینکه انبوه مردم در اسرع وقت به دور او گرد می-آمدند؛ بسیار غضبناک بودند زیرا ایشان هرگز دارای چنین اقتدار و قدرتی نبودند. حتی پونتیوس پیلاطیس، فرماندار رومی حاکم بر یهود نیز از حسادت این گروه نسبت به مسیح با خبر بود(مرقس ۱۰:۱۵). کودکان بسیاری در معبد خدا حضور داشتند؛ توجه کنید که بسیاری از آنها دوازده ساله بودند که به زودی وارد سیزده سالگی می¬شدند و مطابق شریعت یهود موظف بودند تا همچون بزرگسالان قوانین را رعایت کنند و آن عید فصح، اولین مراسم مذهبی بود که آنها می¬بایست در آن شرکت می¬کردند. بنابراین گروه بزرگی از کودکان در معبد حضور داشتند و با فریادشان مسیح را خوش آمدگویی می¬کردند و او را به عنوان مسیح موعود یهود ستایش می¬نمودند. 16 عبارت "مگر نخوانده اند" کمی جنبه طعنه و کنایه داشت. زیرا بسیاری از کاتبان عهد عتیق را بارها خوانده و حتی آن را از بر بودند ولی معنی آن را هرگز درک نکرده بودند. عیسی با یادآوری (مزمور ۱:۸و۲ )تاکید می¬کند که وی شایسته پرستش و حمد است همچنان که خدای سرمدی و قادر مطلق شایسته پرستش و حمد می¬باشد. اعمال و معجزات مسیح ثابت کننده حقانیت کلام مسیح بود. 17 عیسی در بیت عنیا که دهکده کوچکی واقع در دامنه جنوب شرقی کوه زیتون (به فاصله ۳ کیلومتری از اورشلیم) بود شب را به سر برد. وی احتمالا در منزل ایلعازر، مریم و مرتا اقامت نمود. 19-22 درک کامل این حادثه منوط به مطالعه دقیق بخشهای مختلف کتاب مقدس می¬باشد. هدف مسیح آموزش رسولان در مورد وضعیت روحانی اسرائیل و مخصوصا نسل یهود در زمان مسیح بود و آنچه که بر آنها واقع خواهد شد؛ و در نهایت درسی در رابطه با ایمان بود؛ ایمانی که قوم یهود و مخصوصا رهبران آنها عاری از آن بودند. در اینجا، متّی نسخه فشرده این داستان را که در مرقس ۱۱ با جزئیات بیشتری آمده، نوشته است . توجه کنید که مرقس به این امر اشاره می¬کند که هنوز موسم انجیر فرا نرسیده بود ولی حدودا در اواخر زمستان برگ های درخت انجیر می رویند و همزمان با آن و حتی گاهی قبل از آن میوه های بسیار کوچک انجیر روی شاخه ها ظاهر می¬شود که بعد از شش هفته رشد کرده و قابل خوردن است.از سویی دیگر متی اشاره می¬کند که درخت انجیری که مسیح به سوی آن رفت دارای برگ بود ولی میوه نداشت؛ این بدان معنی است که آن درخت انجیر درختی بی ثمر بود یعنی هرگز میوه نداده بود که دقیقا نشان دهنده وضعیت روحانی بی¬ثمر و بی ایمان قوم اسرائیل بود. تاریخ قوم اسرائیل مملو از بی ایمانی، سرکشی و طغیان بر علیه خداوند بود اما نقطه اوج این بی¬ایمانی در عدم پذیرش عیسی به عنوان مسیح موعود و پادشاه و نجات دهنده اسرائیل بود به طوری که با وی مخالفت ورزیده و در نهایت او را بر روی صلیب کشتند. احتمالا وقتی که مسیح به سوی درخت انجیر می¬رفت، تمام این تاریخ پر مخاطره در ذهنش مجسم بود (لوقا۴۱:۱۹-۴۴ ). این پیشگویی در تاریخ ۷۰ میلادی یعنی حدود چهل سال بعد از صعود مسیح برای آن نسل بی ایمان یهود اتفاق افتاد. لشکر روم، اورشلیم را محاصره کرده و شهر و معبد خدا را با خاک یکسان نمودند به طوری که حتی سنگی بر سنگی از آن معبد با شکوه باقی نماند. صدها هزار یهودی در این واقعه کشته شدند و سایرین به جاهای مختلف گریختند و بدین ترتیب هویت سیاسی اسرائیل در این تاریخ کاملا از بین رفت . از سوی دیگر گروه کوچک شاگردان مسیح که به وی ایمان داشتند دقیقا در نقطه مقابل قوم یهود قرار داشتند. رسولان از سنن مرده و بی روح دین یهود برگشته و مسیح زنده را عبادت و پیروی ¬کردند. آنها نیز همچون مسیح از سوی قوم یهود طرد شده و مورد انزجار رهبران یهود بودند. بعد از مصلوب شدن، رستاخیز و صعود مسیح، شاگردانش می¬بایست در مقابل آن رهبران و حاکمان مستبد ایستادگی می¬کردند و با وجود تمام جفاها، رنجها و مصیبتها، پیغام انجیل را به همه مردم اعلام می کردند ؛ بنابراین کوههای عظیم مشکلات و موانع در مقابل آنها قرار داشت. مسیح در اینجا به شاگردانش تعلیم می¬دهد که با ایمان و توکل به او آنها قادر خواهند بود که کوهها و موانعی که در برابر بشارت انجیل قرار دارند را منتقل سازند و پیغام انجیل را تا اقصا نقاط جهان بشارت دهند؛ درسی که رسولان مسیح آن را به خوبی آموختند. 23 روز سه شنبه مسیح مجددا وارد معبد می¬شود. مسائلی که روسای کهنه و مشایخ از مسیح سوال می¬کردند احتمالا در مورد معجزات، تعالیم و مخصوصا واقعه پاکسازی صحن معبد از صرافان و فروشندگان بود. توجه کنید که برای فریسیان، کاهنان، صدوقیان و کاتبان هیچ شک و شبهه¬ای در مورد معجزات و اعمال عظیم مسیح وجود نداشت . ظاهرا نکته مبهم برای آنها منبع این قدرت و اقتدار مسیح بود. 24-27 در واقع مسیح آنها را در تنگنا قرار داد و از جواب دادن به آنها خودداری کرد تا نشان دهد که هرچند جواب سوالاتشان کاملا واضح و روشن بود ولی آنها شایستگی آن را نداشتند که مسیح و اعمال وی را زیر سوال برند(اشعیا۱۶:۲۹، ۹:۴۵). آنها که خود را عالِم کلام خدا و حافظ شریعت موسی می¬دانستند باید خود جواب این سوالات را می دانستند(یوحنا ۲۸:۹-۳۴). 28-32 با این مَثَل، مسیح ریاکاری روسای مذهبی یهود را آشکار می¬سازد. آنها هر چند ظاهرا سخنان یحیای تعمید دهنده را پذیرفتند(متی۷:۳-۱۰) ولی هرگز به پیروی از تعالیم یحیی به مسیح ایمان نیاوردند. در حالی که برخی از باجگیران و فاحشه ها که از سوی همین افراد مذهبی و رهبران یهود، گمراه و گناهکار تلقی می¬شدند؛ توبه نمودند و به مسیح ایمان آوردند. توجه کنید یحیی آمده بود تا راه را برای مسیح موعود آماده سازد(یوحنا۲۹:۱-۳۴) و عیسی را به عنوان مسیح موعود و خداوند به قوم اسرائیل معرفی نماید. 33 در اینجا «صاحب خانه» خداوند است که «تاکستان» یعنی قوم اسرائیل را به «دهقانان» یعنی رهبران مذهبی قوم یهود برای سرپرستی می-سپارد. این مثل بسیار شبیه (اشعیا۲:۵)است که یهودیان با آن آشنا بودند. 34 «غلامان» اشاره به انبیا و مردان خدا در عهد عتیق است. 35 در اینجا متی بر خلاف (مرقس۲:۱۲-۵)، مَثَل مسیح را به طور فشرده و خلاصه ارائه می-دهد. این اتفاقات دقیقا در طول تاریخ یهود بر انبیا و مردان خدا واقع شده است. بسیاری از آنان به دست رهبران مذهبی کشته و شکنجه شدند و مورد جفا قرار گرفتند. نمونه ای از این موارد را در این آیات خواهید یافت (اول پادشاهان۳۴:۲۲؛ دوم تواریخ ۲۰:۲۴و۲۱، ۱۵:۳۶و۱۶؛ نحمیا ۲۶:۹؛ ارمیا ۳۰:۲). 37 منظور از پسر، خداوند عیسی مسیح است که وی را مصلوب کرده به قتل رساندند. توجه کنید که مسیح، هویت و طبیعت خود را از انبیا و مردان خدا جدا می¬سازد و آن را برابر با خدا قرار می¬دهد. جوهره، ذات و طبیعت پسر همچون پدر است. 39 «بیرون تاکستان» کنایه از تپه جلجتا است که بیرون از شهر اورشلیم قرار داشت و مسیح را در آنجا مصلوب کردند( عبرانیان۱۲:۱۳). 41 رهبران قوم یهود بر علیه خود شهادت داده و تمام اعمالی که خود و پدرانشان در طول تاریخ مرتکب شده بودند و یا در آینده می شدند را محکوم کردند و مجازات مرگ را در خور آن اعمال دانستند. آنها واقف نبودند که چند روز بعد از آن گفتگو در روز جمعه، مسیح را محکوم به مرگ خواهند کرد و با دسیسه و نیرنگ به دست رومیان سپرده، وی را مصلوب می¬کنند. در واقع این مَثَل، همچون نبوّتی بود که چند روز بعد واقع شد. در سال(۷۰ میلادی) خداوند نیز این قوم را به دست همین رومیان سپرد تا اورشلیم و ساکنان یهود را به خاک و خون بکشند و به حیات سیاسی اسرائیل خاتمه دهند. بدین ترتیب ملکوت خدا و تمام منافع و برکات روحانی آن که به قوم یهود داده شده بود از آنها گرفته شد و به تمام ملل دنیا از هر قوم و زبان که به مسیح ایمان آوردند( یعنی کلیسا) داده می¬شود. 42 (مزامیر۲۲:۱۱۸و۲۳) این سنگ(عیسی مسیح) از سوی معماران( قوم یهود و رهبران آن) دور انداخته شد( کنایه از مرگ و مصلوب شدن مسیح) ولی مسیح با قیام و رستاخیز خود از مرگ ثابت کرد که خداوند و پادشاه سرمدی است و وی سنگ سر زاویه یا بنیان عمارت خداست. 43 به بخش انتهایی توضیحات آیه ۴۱ مراجعه شود. 44 مسیح سنگ لغزش دهنده و صخره مصادم برای بی ایمانان است (اول پطرس۸:۲). همچنین دانیال نبی، مسیح را به سنگی تشبیه می¬کند که از کوهی جدا شده و تمامی سلطنت ممالک جهان را خورد می¬سازد(دانیال ۴۴:۲و۴۵). دشمنی یا بی تفاوتی نسبت به مسیح نتیجه یکسان هلاکت و نابودی را به دنبال خواهد داشت. 45 مسیح با این مَثَلها چنان منظور خود را به دقت و صراحت به تصویر کشید که برای رهبران مذهبی یهود شکی باقی نماند که مسیح بر علیه آنها سخن می¬گوید. 46 نظرات مردم نسبت به مسیح کاملا از احساسات و هیجانات آنها نشأت می گرفت و به طور لحظه ای تغییر می¬کرد و هیچ عمق و ریشه ای نداشت.

فصول 1 2 3 4 5 6 7
انجیل متی 8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28

راهنمایی           پنجره را ببندید X

با کلیک روی شماره آیات، تفسیر آنها را انتهای متن مطالعه کنید و با کلیک مجدد روی شماره آیات در بخش تفسیر به مکان اول در متن کتاب مقدس برگردید. برخی از آیات به دلیل وضوح معنایی تفسیر نشده اند و با کلیک روی شماره آنها اتفاقی نمی افتد.
همچنین با کلیک روی کلمات آبی رنگ و نگاه داشتن ماوس روی آنها در متن کتاب مقدس اطلاعات بیشتری در مورد آن کلمه در پنجره ای دیگر ظاهر می شود که با حرکت ماوس از روی کلمه آبی رنگ، آن پنجره بسته می شود.